گزارشی از یک سفر/ سرکیس نعوم: ایران همواره قدرتمند است اما قدرت تنها کافی نیست!

بین الملل > خاورمیانه – سرکیس نعوم روزنامه نگار مشهور لبنانی که به تازگی به تهران سفر کرده و با مقامات عالی رتبه کشورمان دیدار داشته در بازگشت به کشورش سلسله گزارش هایی را در روزنامه النهار نوشته که خبرگزاری خبرآنلاین آنها را ترجمه و منتشر می کند.

به گزارش خبرهدف باین سومین قسمت از گزارش وی از این سفر است:

جمهوری اسلامی ایران با همکاری چند دولت دیگر خود را شایسته رهبری در منطقه می داند. به دلایل متعددی، نخست اینکه: ایران تنها کشور جهان سوم است که به ابرقدرت ها در حمایت از منافع و دفاع از خود نیازی ندارد. دوم اینکه این کشور آلت دست و متحد هیچ کشوری در جنگ هایی که بین قدرت های بزرگ در می گیرد، نیست. همچنین ایران توانسته دموکراسی و یک قدرت نظامی مهم  برای خود تاسیس کند، اگر چه این دموکراسی به دلیل انحصار آن بر هواداران نظام اسلامی ایرانی، محدود و جزئی است. این کشور توانسته است پروژه های اقتصادی و اجتماعی را اجرا کرده و زیر ساخت های شهری خود را به روز نمايد.

اهمیت این موفقیت ها به نظر ایران در آن است که در شرایط دشوار از جمله جنگ با عراق و هشت سال درگیری و همچنین تحریم های بین المللی و آمریکایی و اروپایی و محاصره اقتصادی و کاهش بهای نفت، توانست برنامه های خود را به پیش برد. چهارمین دلیلی که ایران خود را شایسته رهبری منطقه می بیند “بهار عربی” است که جنگ هایی را در تعدادی از کشورهای منطقه بوجود آورد. برخی از این کشورها بخشی از “هلال منطقه ای” بودند که خود ایران آن ها را تاسیس کرده بود و برخی نیز نزدیک به این هلال بودند، مثل یمن. به خاطر همه این ها، رهبران ایران و در راس آن ولی فقیه آن سید علی خامنه ای تاکید می کنند توافق هسته ای ایران با گروه ( 5+1)  ،هرگز دریچه اى به سوی آغاز مذاکرات با آمریکا در مورد مسائل اختلافی در منطقه و  تاکید ایران بر تشکیل یک  نظام منطقه ای جایگزین نظام آمریکایی که نزدیک به یکصد سال است امریکا آن رابر منطقه تحمیل کرده، نخواهد بود ؛ نظامی که با  بهار عربی شروع به فروپاشی کرده است. همچنین ایران تاکید دارد که از برنامه منطقه ای یا از نقش اول خود در منطقه دست نخواهد کشید زیرا  در این بین کشورهای دیگر نیز نقش های مختلفی در منطقه دارند و این درگیری غیر مستقیم بین ایران و کشورهایی که در منطقه دخالت دارند، با واسطه ادامه خواهد داشت و شاید از اين پس به نبرد مستقیم بین ایران و عربستان هم تبدیل شود.

آیا این تاکیدهای ایران واقعی است؟

تحلیلگرانی که مسائل ایران را دنبال می کنند و برخی غربی و عده ای عربی هستند و عده ای نیز به دلیل نقش مهم ایران در مبارزه با داعش  با آن همراهی می کنند، معتقدند که این تاکید ها آرزوهای حقیقی است. اما تحقق آن ها آسان نیست و این چیزی است که خود رهبران و مسئولان جمهوری اسلامی ایران می دانند. دولت های به قول پادشاه اردن ” هلال شیعی” از کنترل ایران خارج شده اند و شرکای آمریکایی و سعودی و عرب های دیگر و تروریست های تکفیری و ترك ها بر آنها نفوذ پیدا کرده اند. ایران می تواند  به نبردهای منطقه ای خود  برای تحکیم موقعیت خود در گفتگو با آمریکا در مورد مسائل منطقه ای و رویارویی با دیگر کشورهای بزرگ ادامه دهد ولی نه اینکه پیروز آن باشد. به این ترتیب می تواند برنامه اصلی خود را اجرا کند.

بنا بر اعتراف افراد نزدیک به مسئولان ایرانی ، ایران در جنگ یمن،  نتوانست پیروزی مورد نظر خود را محقق کند  و از سوی دیگر عربستان از دست رفتن یمن برای ایران را  ضربه ای استراتژیک به نقش و ثبات و امنیت تهران می بيند. استقرار و ثبات عربستان چیزی است که  آمریکا در آن پا فشارى مى  کند زیرا عربستان را  متحد استراتژیک خود می داند و خط قرمزی است که نمی خواهد حداقل الان هم اكنون آن را از دست بدهد زیرا آنچه دولت های بزرگ را تحریک می کند و به دنبال آنها مي باشند منافع آن هاست و نه احساسات و دوستي هاي واقعي. گفتگوی بین آمریکا و ایران نیز آغاز خواهد شد زیرا نیاز آمریکا به ایران در مقابله با تروریسم برابر با همان نیازی است که ایران به آمریکا در این موضوع دارد.

اما اگر نظر افرادی که مسائل ایران را دنبال می کنند، درست نباشد،  تمام منطقه به عرصه جنگ های داخلی و طائفه ای و مذهبی تبدیل خواهد شد و همچنین توافق هسته ای ایران با “آقای جدید” کاخ سفید در پايان ژانویه 2017، دچار خطر خواهد شد. به ویژه اینکه اگر جمهوری خواهان و دموکرات های افراطی با اوباما در مورد اینکه وی خطوط استراتژیک برای سوریه و منطقه وضع نکرده و به سازش با ایران تمایل داشته است، تندروی کنند.

طبعا این کلام به این معنا نیست که ایران در موقعیت ضعیفی قرار دارد. ایران همواره قدرتمند است و شاید به دلیل ارتش خود وحزب الله لبنان، در منطقه قوی تر از همه باشد. اما این ها به تنهایی برای پیروزی در مقابل جهان اسلام که اکثریت آن  اهل سنت است و تحولات منطقه را جنگی علیه خود می بیند، کافی نیست. جامعه جهانی نمی پذیرد که ایران یا  دشمنان آن بر منطقه تسلط ونفوذ داشته باشد. بنابراین افرادی که تحولات ایران را دنبال می کنند به اين كشور از دو نظر هشدار می دهند: غرور قدرت و مستی پیروزی!