• انواع حساسیت پوستی در کودکان    :   آلرژی پوستی در کودکان خردسال در مقایسه با افراد دیگر رایج‌ تر است، حساسیت پوستی کودک می ‌تواند سلامت جسمی و روحی او را مختل کند. یکی ...
  • روحانی مسئولیت گرانی بنزین را بپذیرد    :   عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: اینکه رئیس جمهور مسئولیت شوک بزرگ افزایش قیمت بنزین را به گردن وزارت کشور بیاندازد، قابل قبول نیست؛روحانی باید مسئولیت این اقدام را بپذیرد.
  • حذف قبوض کاغذی جریمه از اول اسفند    :   حذف قبوض کاغذی جریمه از اول اسفند/ کروکی‌ها الکترونیکی می‌شوند.رئیس پلیس راهور ناجا گفت: بنا این است تا اواخر بهمن ۸ هزار دست افزار دیگر به دست‌افزار موجود در راهور اضافه کنیم و داستان قبض کاغذی کلاً تمام شود و پلیس یکدست با دست‌افزار جریمه کند.
  • جزئیات آمار حوادث شغلی    :   جزئیات آمار حوادث شغلی/۴۴ درصد حوادث در گروه سنی ۲۵ تا ۳۴ ساله.جدیدترین آمار حوادث ناشی از کار نشان می‌دهد ۴۴.۳ درصد از حوادث کار مربوط به گروه سنی ۲۵ تا ۳۴ ساله قرار دارند. همچنین ۷۱ درصد حوادث در ساعات صبح رخ می‌دهد.
  • در صورت امکان سهمیه بنزین به ۱۰۰ لیتر افزایش یابد    :   رئیس کمیسیون آموزش مجلس از رئیس‌جمهوری خواستار تثبیت قیمت‌ها شد و گفت: اگر امکان دارد سهمیه بنزین به ۹۰ تا ۱۰۰ لیتر افزایش یابد تا مردم دچار مشکل نشوند.
  • اینترنت در آینده نزدیک وصل می‌شود    :   اینترنت در آینده نزدیک وصل می‌شود/ با اغتشاشگران برخورد جدی شود. رئیس دفتر رئیس‌جمهور گفت: اگر آرامش همین گونه باشد در آینده خیلی نزدیک اینترنت وصل می‌شود.
  • دمکرات‌ها با بحران هیلاری چه می‌کنند؟

    تقدیمی هدف:

    دمکرات‌ها با بحران هیلاری چه می‌کنند؟

    همه چیز به نفع ترامپ است | هیلاری در زمان تصدی وزارت خارجه هم بیمار بود

    بین الملل > آمریکا – علیرضا میریوسفی در گفتگو با خبرهدف، چشم انداز انتخابات آمریکا و سیاست خارجی این کشور را مورد بررسی قرار داد.

    هیلاری کلینتون به کارزار انتخابات بازگشته. هرچند در شوی تلویزیونی اینگونه القا شد که حال او مساعد است؛ اما نظرسنجی‌ها چیز دیگری می‌گویند. نتایج نظرسنجی جدیدی که پایگاه اینترنتی YouGov منتشر کرده، کمتر از ۴۰ درصد آمریکایی‌ها معتقدند هیلاری کلینتون برای برعهده‌گرفتن سمت ریاست‌جمهوری آمریکا از سلامت جسمی کافی برخوردار است.

    تا به این لحظه ترامپ در نظرسنجی‌ها با اختلاف کمی جلوست؛ اما هنوز نمی‌شود گفت شانس کدام نامزد برای پیروزی بیشتر است. خبرگزاری خبرآنلاین در گفتگو با علیرضا میریوسفی سخنگو، رایزن سابق نمایندگی ایران در سازمان ملل و رئیس مرکز مطالعات خاورمیانه در دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت خارجه، بیماری چشم انداز انتخابات آمریکا و سیاست خارجی دمکراتها و جمهوریخواهان را مورد بررسی قرار داده که در ادامه می خوانید:

    اخیرا با افشای خبر بیماری کلینتون که گفته شده مبتلا به ذات الریه است، گمانه زنی هایی درباره افزایش احتمال پیروزی ترامپ مطرح می شود. فکر می کنید که این احتمال چقدر نزدیک به واقعیت است؟

    معمولا اخبار مربوط به پرونده سلامتي سياستمداران محرمانه نگاه داشته مي شود و اين موضوع در مورد دو نامزد نهايي انتخابات آمريكا حساس تَر و شديد است. به همين خاطر در اين مقطع نمي شود اطلاعات دقيقي در مورد ميزان جديت بيماري نامزدها إظهار نظر كرد. با اين حال در مورد شخص خانم كلينتون، ايشان در زمان تصدي وزارت امورخارجه آمريكا هم با مشكلات جدي سلامتي مواجه شده بود و حتي برخي گمانه زني ها اين موضوع را در عدم ادامه كار وي در دور دوم رياست جمهوري اوباما موثر دانسته بودند.

    با توجه به سن و سال بالاي نامزدهاي اين دوره از مدتها قبل بحث هايي درباره نتايج كناره گيري يا مرگ هر يك از نامزدهاي نهايي انجام شده است. چندی پیش مقاله اي در سايت اخبار آمريكا درج شده بود و اين موضوع را از منظر قانون اساسي آمريكا بررسي كرده و نتيجه گرفته بود كه نياز و مجالي به برگزاري انتخابات مقدماتي مجدد نيست و نمايندگان الكتورال مي توانند با شرايطي فردي را جايگزين نامزد حزبي كنند. البته بركناري نامزد امكانپذير نيست و اين سناريو صرفا در صورت كناره گيري يا مرگ نامزد حزبي قابل تحقق است. در چنين سناريويي شانس افرادي نظير برني سندرز، جو بايدن يا حتي تيم كين بيشتر است. با اين وجود، فعلا به نظر نمي رسد كه خانم كلينتون در آستانه كناره گيري باشد.

    با اين حال همين تصاويري كه از ناتواني و بيماري وي منتشر شده است احتمالا تأثيري منفي در كمپين ايشان خواهد گذاشت و به ويژه در صورت تكرار يا ادامه اخبار بيماري به نفع ترامپ خواهد خواهد شد. تا همين جا هم ترامپ بهانه خوبي براي حملات موثر به كلينتون در مناظره هاي پيش رو به دست آورده است. در تمام دنيا وضعيت سلامتي و ظاهري نامزدها مهم است و در انتخابات آمريكا هم اين موضوع با توجه به روانشناسي مردم اين كشور اهميت بيشتري دارد، هرچند تنها عامل تعيين كننده نيست.

    این نظریه وجود دارد که روی کار آمدن ترامپ به نفع جمهوری اسلامی ایران است. اصلی ترین دلیلش به دورۀ بوش پسر باز میگردد. تیم بوش پسر، به رغم تصمیمات ناگهانی، تند و گاهاً ترامپ گونه حواشی امنی برای ایران ایجاد کرده بود. در واقع آمریکا و مصادیق بارز نقض حقوق بشر، چهره آمریکا را منفور کرده بود. لذا این فرضیه وجود دارد که در صورت روی کار آمدن ترامپ، همان حاشیه امن و یا شاید بیشتر برای ما ایجاد کند.

    اين موضوع قابل تعميم به اين صورت نيست. اتفاقا در مورد دولت بوش كه فرموديد بوش با شعارهاي مخالف مداخله جويي هاي يكجانبه گرايانه دولت كلينتون و به ويژه دكترين مداخله بشردوستانه وي در نقاطي نظير بالكان روي كار آمد. با اين خال اين شعارهاي انزواگرايانه،

    بعد از يازده سپتامبر به مداخله جويانه ترين سياست هاي تاريخ آمريكا در خاورميانه منجر شد و يك تهديد عمده و بي سابقه را متوجه ايران كرد. اين كه يك دهه بعد و با توجه به سياست هاي هوشمندانه ايران در منطقه، اين سياست ها در نهايت چه نتيجه اي داشته است، موضوع جداگانه است. به هر حال نمی توان از روی شعارهای انتخاباتی، سیاست خارجي آينده آمریکا را پیش بینی کرد و بايد منتظر مرحله پرنشيب و فراز بازبيني سياست ها بعد از ايام انتخابات بود؛ چرا که انتخابات در این کشور، از دیرباز سیرکی بزرگ برای جمع کردن رأی بوده است و کسی به دنبال سیاست سازی در این مرحله نیست. این وضعیت در سالهای اخیر تشدید هم شده است. در واقع انتخابات امسال آمريكا شبيه هيچ انتخاباتي در آمريكا حداقل بعد از جنگ جهاني دوم نيست و علت آن هم حضور يك پديده بي سابقه به اسم ترامپ است كه خارج از جريان اصلي و ساختار جاكم در آمريكا تلقي مي شود.

    ظهور ترامپ ناشی از چه عوامی است؟

    در توضیح علت ظهور ترامپ، علاوه بر كمپين هوشمند و ثروت شخصي ترامپ، تغيير ساختاري نگاه نخبگان و مردم آمريكا به فلسفه و كاركرد حكومت در آمريكا از كثرت گرايي به نخبه گرايي موثر بوده است. در توضيح اين تغيير ديدگاه، در دهۀ 1960 اكثر مردم و نخبگان دانشگاهي بر این باور بودند که دولت نمایندۀ منافع گروههای مختلف و اقليت هاي اجتماعی است، اما امروز براساس آخرین گزارشات منتشر شده در سال ٢٠١٤، بيش از هشتاد درصد مردم عکس این نظر را اردن و دولت را دست نشانده و نمایندۀ یک گروه اقلیت است.

    نامزدهای انتخاباتی در این دوره و به ويژه ترامپ سعی دارند از همین تغییر دیدگاه مردم بهره برداری کنند و وي سعی می کند با دامن زدن به این جو احساسی اولين رييس جمهور خارج از جريان اصلي آمريكا شود. به همين خاطر بي اعتمادي و تغييرات در شعارهاي انتخاباتي ترامپ بيش از كلينتون و هر نامزد رياست جمهوري بيشتري در تاريخ آمريكاست و فقدان سابقه جدي سياسي وي اين ابهام را در سياست هاي آتي وي افزايش مي دهد.

    البته همانطور که اشاره شد رئیس جمهور در آمریکا فاعل مایشاء نیست و محدودیت های فراوانی برای اجرای خواسته ها و وعده هایش دارد كه خودشان به آن “واقعيت قدرت” مي گويند. به عنوان مثال هر رئیس جمهوری که در آمریکا روی کار آمده، اعم از جرج بوش و باراک اوباما قول داده است که قانون مهاجرت را براي سامان دادن به وضعيت ١٢ ميليون مهاجر غيرقانوني در آمريكا تصويب كند. جمهوریخواهان به دلایل امنیتی می گویند که اين تعداد مهاجر غیرقانونی یک بمب ساعتی و ریشه ناامنی های اجتماعی و شغلي هستند و دمکرات ها نیز مباحث حقوق بشری را در این رابطه مطرح می کنند؛ ولی هیچ رییس جمهوری اعم از دمکرات و جمهوریخواه نتوانسته این قانون را در کنگره تصویب کند. دلیل آن این است که صاحبان صنایع یا همان نخبگانی که جامعه آمریکا را اداره می کنند، مهاجران غیرقانونی را به چشم کارگران ارزان قیمتی می بینند که ضامن گشتن چرخ کارخانه هاشان هستند. مقاومت ها در برابر تغییرات در سیاست خارجی هم اگر بيشتر از اين نمونه نباشد،كمتر هم نيست. به همین دلیل دایره عمل ترامپ یا کلینتون محدود خواهد بود.

    اما این دایره خیلی محدود نیست، در زمان جورج بوش، اشخاصی مثل سوزان رایس وزنه ای در سیاست محسوب می‌شدند، جورج بوش هم این تیم را داشت و نخبگانی در تیمش حضور داشتند.

    تغییر مسیر سياست آمریکا در خاورمیانه در دسامبر 2006 و در دولت جورج بوش صورت گرفت و اوباما آن را سرعت بخشيد. بعد از ارائه گزارش دوحزبی همیلتون- بیکر به کنگره درباره جنگ عراق، نخبگان آمريكايي به این نتیجه رسیدند که سیاست آمریکا در منطقه باید تغییر کند و تغيير مسير اجتناب ناپذير است.
    تمام مواردی که اشاره کردید اعم از اینکه رئیس جمهور تا حد زیادی اختیار ندارد و قدرت کنگره بیشتر است و تینک تنک ها و کمپانی هاتأثیرگذارند، مورد قبول است ولی به جایی می رسیم که همین رئیس جمهور جنگی را برنامه ریزی میکند. در زمان جورج بوش هم همه این شرایط حکمفرما بود. اگر ما قبول داشته باشیم که آمریکا بزرگترین بدهکار در جهان است باز هم آن ماشین ساخت دلار گرو آمریکا است و میتواند دلار را تولید کند و دلار در کل دنیا تأثیرگذار است و می تواند چرخه اقتصاد را بچرخاند. نظرتان چیست؟

    صحبت هاي من به هيچ عنوان به معني مسلوب الاختيار بودن يا بي تاثير بودن رييس جمهور آمريكا در تعيين جهت سياست خارجي آمريكا نيست، بلكه در محدوديت ها و واقعيت هايي است كه وي و مهمتر از آن كل ساختار تصميم سازي آمريكا با آن روبروست. معمولا در مقايسه سياست خارجي قدرت هاي بزرگ در مقايسه با قدرت هاي متوسط و كوچك به مثال نفت كش و قايق متوسل مي شوند. تغيير مسير نفت كش ها و كشتي هاي اقيانوس پيما بسيار كند و با دشواري انام مي شود، ولي آثار و تبعات اين تغييرات به ظاهر كوچك، بسيار تاثير گذار و تعيين كننده است. کاهش توان مالی آمریکا هم مهم است، ولی نمی توان آن را تنها عامل براي تغيير سياست آمريكا دانست.

    افزايش تعداد و جمعيت كشورهاي وابسته به آمريكا و هزينه هاي آنها هم مهم است. در این باره کتاب معروفی در دانشگاههای آمریکا تدریس می شود تحت عنوان “چشم انداز سیاست خارجی آمریکا” the us foreign policy in perspectives نوشته پروفسور استفن مجسکی. ایده این کتاب این است که افول قدرت آمریکا نه صرفاً نتیجه افزايش بدهي ها يا کاهش تولید ناخالص ملی یا توان اقتصادی، که حاصل افزایش سریع سیطره نفوذ آمریکا و تعداد کشورها و جمعیتی است که تحت تسلط آمریکا Client قرار گرفته اند يا رعيت اين كدخداي جهاني شده اند.

    بنا به ادعای این کتاب، آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم، سیاست مشخصی در برابر هم کشورهای دوست و هم كشورهاي دشمن داشته است که این کشورها یا باید” رعیت” (Client) آمریکا باشند و یا باید به یک رعیت آمریکا تبدیل شوند و در این رابطه دوست و دشمن فرقی نمی کند. بِنَا به مستندات كتاب، از سال 1945 تا 2008 تعداد کشورهایی را که رعیت آمریکا شده اند را از نظر تعداد و جمعیت مقایسه کرده است. فلوچارت های زیادی هم در کتاب موجود است مبنی بر اینکه چگونه می توان این عملیات را انجام داد. مثلا این که آیا این کشور غير رعیت، متحد آمریکاست یا دشمن این کشور، و این که آیا دموکراتیک است یا دارای ارتشی قوی است؟، آیا می توان کودتا کرد یا باید عملیات پنهان انجام داد و نظایر آن. در اين راستا استفاده از عمليات مخفي، كودتا، تروريسم، تحريم، حمله مستقيم نظامي و نظائر آن همگي جزو ابزارهاي معمول آمريكا بوده اند. اين گونه عمليات و بيشتر از آن راضي نگه داشتن رعيت ها همگي براي آمريكا هزينه بر بوده و هزينه هايش به متافعش نمي ارزد.
    اگر رئیس جمهوری مثل ترامپ سرکار بیاید اگر ده درصد از سیاست و رفتار وی تأثیرگذار باشد همین کفایت می کند که دنیا متلاطم شود، آیا ترامپ می تواند این تلاطم را به وجود بیاورد؟

    قطعاً هرگونه تغييري در سياست آتي آمريكا اثرات منطقه اي و جهاني زيادي خواهد داشت و به همين خاطر لابي ها و طرف هاي ثالث با تمام قوا مشغول تمهيد مقدمات براي سوق دادن رييس جمهور آينده به طرف مطامح خود و ريل گذاري براي مرحله بازبيني سياست ها هستند. با اين حال به شعارها انتخاباتي و صحبت ها يا سياست هاي اعلام شده در مناظره ها نمي توان اعتماد زيادي كرد و حتي نمي توان مطمئن بود همان ده درصد هم لزوما اجرايي شود.

    به عنوان نمونه ایده ای که در انتخابات 2008 آمريكا برخی اطرافیان اوباما مطرح می کردند این بود که با ایران برای مهار روسیه همکاری کنیم، ولي در عمل و بعد از انتخابات درست برعکس این قضیه پیش آمد. یعنی همکاری آمریکا با روسیه زمان مدودوف برای فشار و مهار کردن ایران بیشتر شد. نمونه ها فراوان است، مثل شعارهايي كه اوباما درباره بستن گوانتانامو داد و يا وعده هايي كه جرج بوش پدر قبل از انتخابات به ايران داد و هيچ گاه به وعده اش عمل نكرد. همين الان هم به قول مقاله اسكات شين در نيويورك تايمز، مخالفت با در عربستان از معدود نقاط اشتراك در مواضع كلينتون و ترامپ است، ولي در مورد اين كه اين مواضع انعكاس واقعي در سياست آتي آمريكا داشته باشد، ترديد جدي وجود دارد.

    بحثی که مایکل مور و حتی دیگر جمهوری خواهان مطرح کرده اند این است که ترامپ یک فرد نفوذی بوده و صرفاً برای تخریب چهره جمهوریخواهان و تقویت حزب دموکرات و رأی آوردن هیلاری کلینتون آمده است و خود ترامپ هم آگاه به این نقش است. ایمیل هایی که ویکی لیکس از کلینتون هک کرد و مشخص شد که دموکرات ها با برنی سندرز هم همین کار را انجام دادند این قضیه را تأئید کرد، نظرتان در این باره چیست؟

    نظریه های توطئه همیشه جذاب هستند، ولی شخصاًعلاقه زیادی به این نظریه ها ندارم، چرا كه نه می توان آن را رد و نه ثابت کرد. اکثریت ناظران باور دارند ترامپ یک کاندیدای خارج از ساختار جاكم است. در اوايل ساختار حاكم نامزدها وي را جدی نگرفتند و شايد به همين علت اجازه حضور وي را در انتخابات مقدماتي حزب جمهوريخواه دادند.

    در موارد قبلی ساختار حاکم همیشه موفق شده بود که نامزد خارج از تشکیلات را با تکنیک ها و روشهایی که داشته، حذف کند. اینکه چرا این روش ها در برابر ترامپ جواب نداد، می تواند به این دلیل باشد که ثروت شخصی و همینطور کمپین بسیار هوشمند وی را دست کم گرفته بودند. برخي اعتقاد دارند از انتخابات 2008 به بعد و به ویژه بعد از هشدارهایی که هانتینگتون در سال 2004 درباره بحران هویتی آمریکا به عنوان اساسی ترین چالش آینده این کشور داد، به نظر می رسد نخبگان مالی و سیاسی آمریکا به این نتیجه رسیده بودند که برای جلوگیری از وخامت این بحران هویتی، از کاندیداهای خارج جریان مسلط يعني سفید، انگلوساکسون و پروتستان یا WASP ( White Anglo-Saxon Protestant ) حمايت كنند.

    بعنی نامزدهای سیاه پوست، لاتین تبار، یهودی، زن و نظایر آن شانس بيشتري داشته باشند تا بتوانند جریانهای اجتماعی را کنترل کنند. با این وجود به نظر می رسد ترامپ تا کنون توانسته است خلاف اين جريان و بعنوان سمبل مقاومت WASP با این تصمیم مقابله کند.

    جریان مسلط حذف نامزدهای نامطلوب را از دو روش انجام می دهد: یکی روشهای مالی و عدم ارائه پوشش رسانه ای به این نمونه از نامزدها بوده است. بعنوان مثال ران پال که نامزد پرشانسی بود، ولی در انتخابات 2008 و 2012 به وی پوشش رسانه ای ندادند و نقص های فنی سی ان ان هنگام پخش برنامه ها و مصاحبه های تاثیرگذار وی به یک طنز انتخاباتي تبدیل شده بود. ولی ترامپ با اتکا به ثروت خود از این سد عبور کرد.

    دوم روش های سیاسی که در مورد ترامپ هم زمزمه های آن وجود داشت. ولی به دو دلیل موفق نشدند. یکی ساختار انتخابات مقدماتی جمهوریخواهان در مقایسه با دموکراتها و این که رای سوپر دلیگیت ها بر خلاف دموكرات ها خیلی تعیین کننده نبود. شاید اگر ترامپ کاندیدای دموکرات ها بود، وی را هم مثل سندرز با استفاده از رای سوپر دلیگیت ها حذف می کردند و احتمالا در تصميم وي مبني بر نامردي از حزب جمهوريخواه با وجود سوابقشان در حزب دموكرات موثر بوده است.

    دوم هم کمپین هوشمندانه و استثنایی و غیرعادی ترامپ برای جذب آرای طبقه خاکستری و سفیدپوست. در مقابل کمپین انتخاباتی و رسانه ای کلینتون خیلی قابل پیش بینی تر و استانداردتر از کمپین ترامپ بوده است و اتفاقا افول مقطعي ترامپ در نظر سنجی ها می تواند به علت عمل به برخی توصیه ها برای عادی تر کردن کمپینش بود. خیلی بعید است که ساختار حاكم ترامپ را وادار به ورود به انتخابات برای رأی آوردن کلینتون کرده باشد. کلا فراز و فرود نامزدها در انتخابات بسیار زیاد است و نباید به هیچ عنوان هیچ یک از نامزدها را از هم اکنون پیروز یا بازنده دانست. برای تشکیلات تفاوت زیادی بین تد کروز و کلینتون نبود که بخواهند این ریسک بزرگ بکنند.

    چرا جمهوریخواهان به ترامپ راضی شدند؟ 

    در این مسأله هم که گفته می شود جمهوری خواهان قصد داشتند با وارد کردن ترامپ در انتخابات، در صدد تزریق هیجان به انتخابات باشند، ترديد جدي وجود دارد. چون ترامپ گزینه آنها نبود و یکی از دلایلی که باعث شد ترامپ به این مرحله برسد این بود که روی او اصلاً حساب نمی کردند. ولي بعد از شروع انتخابات مقدماتي، نتايج آرائ اوليه همه را شوكه كرد و رسانه هاي معتبر آمريكايي نظير آتلانتیک، وال استریت ژورنال و …. به این سوال جدی پرداختند که چطور می شود یک انسان لائیک و غير مذهبي، رأی اکثریت اونجلیکن های(Evangelics) به شدت مذهبی را جذب می کند و افرادی مثل بن کارسون کشیش یا تد کروز مذهبی را با فاصله زیاد پشت سر می گذارد. در واقع زنگ هاي هشدار پديده جديدي به نام ترامپ بعد از شروع انتخابات مقدماتي آغاز شد و به تدريج تشديد شد و كم كم هوشمندی غیر عادی کمپین ترامپ پديدار شد.

    به عنوان مثال بعدی از اين كمپين هوشمند، ترامپ دعوای دیگری با ولید بن طلال سرمایه دار سعودی داشت که به خوبی از آن برای جمع آوری رأی سفیدپوستان آمریکایی استفاده کرد. در جامعه آمریکا به ويژه در مناطق مركزي و جنوبي آمريكا موسوم به نوار إنجيل حس خوبی نسبت به اعراب وجود ندارد. به نوعی ترامپ حرف دل خیلی از آمریکایی هاي اين مناطق را می زد و به نظر مي رسد تمام این دعوا و صحبت های ترامپ حساب شده بود و به او كمك كرد کمپین موفقی تشکیل دهد. اتفاقی هم که در چند روز گذشته در عذرخواهی به خاطر حرف های گذشته و تلاش برای جذب رأی سیاهان آمریکایی اتفاق افتاد نشان داد ترامپ قدرت و شجاعت براي تغييرات در كمپينش به منظور نيل به پيروزي را دارد.

    به نظر شما گردش به شرق باعث این همه تغییر در خاورمیانه مانند جنگ،مرزبندی های جدید و غیره نشد؟

    فعلا كه ظاهرا اجراي چرخش به شرق متوقف شده و نحوه اجراي آن موكول به تصميم رييس جمهور آينده آمريكا شده است. بِنَا به ادعاي نیویورک تایمز دليل اين امر تمركز فعلي آمريكا بر ائتلاف آمريكايي ضد داعش در سال ٢٠١٤ است. عربستان و رژيم اسراييل نگرانترين رژيم ها از اجراي اين سياست بوده و هستند و جالب اين كه ائتلاف ضد داعش بعد از سر بریدن اتباع آمریکایی و در آستانه انتخابات کنگره اتفاق افتاد. به طور كلي بسیاری از سیاست های عربستان در منطقه و از جمله سوريه و عراق به شكل قابل ملاحظه ای با هدف تأثیرگذاری بر سیاست داخلی آمریکا و به ویژه توقف یا تغییر نحوه اجرای سیاست گردش به شرق انجام می شود.

    آمریکایی ها بارها تکرار کرده اند که عربستان و کشورهای متحدشان در منطقه باید در هزینه ها مشارکت کنند و این سوال را مطرح می کنند که آیا خاورمیانه و به ویژه کشورهای منطقه برای آنها سرمایه هستند یا سربار. ? Asset or Liability

    در همین راستا بارها اعلام کرده اند که این کشورها باید در جنگ های زمینی در منطقه و تلفات انسانی احتمالی مشارکت کنند.

    این که عربستان بطور تبلیغاتی اعلام می کند که صدهزار سرباز به سوریه می فرستیم، هدفش بیشتر تحت تاثیر قرار دادن معادلات داخل آمریکاست تا لزوما تغییر دادن معادلات منطقه ای. در داخل آمریکا، سیاست آتی در قبال خاورمیانه هنوز شکل نگرفته است. در حال حاضر ایده ها و پیشنهاداتی مطرح می شود که عمدتاً تلاش برای ریل گذاری سیاست آتی این کشور است.

    رئیس جمهور آینده بعد از ورود به کاخ سفید، روی این پیشنهادات مشورت کرده و در نهایت یک یا چند مورد را انتخاب و بعد از پشتیبانی رسانه ای به سیاست رسمی آمریکا تبدیل خواهد کرد. در مورد گردش به شرق هرچند به نظر می رسد این سیاست ادامه می یابد، اما شکل اجرای آن شاید برای ما شايد از اصل و مفهوم طرح مهمتر باشد. اینکه اگر آمریکا حضور نظامی خود را در منطقه کمتر کند، چه چیزی جای آن را خواهد گرفت، موضوعی مهم و نامشخص است. تلاش برای تعامل بیشتر با ایران یکی از این سیاست ها می تواند باشد و پیگیری سياست هاي مخربي نظير سیاست دور از کرانه (offshore balancing) که مبتنی بر منازعه دائمی ایران و عربستان است و تداوم جنگ ايران و عراق است، سیاستی متفاوت خواهد بود.

    تبعاتی که گردش به شرق برای آمریکا داشت نتیجه اش هرج و مرج در منطقه بود، آیا به نظر شما این دلیل سبب نمی شود که فرد بعدی که رئیس جمهور آمریکا می شود در این مورد تجدید نظر کند؟ فرمودید که با روی کار آمدن رئیس جمهور جدید ممکن است استراتژی آمریکا در خاورمیانه تندتر و جدی تر شود.این نشان می دهد که سیاست چرخش به شرق همچنان متوقف خواهد بود نظرتان چیست؟
    به نظرم چرخش به شرق متوقف نمي شود، ولي نحوه اجراي آن تغيير خواهد كرد. اصولا از ابتدا هم نحوه اجراي عملي راهبرد شرق ابهاماتي داشت و نهايي نبود. نقطه شروع گردش به شرق را نباید لزوما به سال 2011 یا حتی 2007 یا 2006 منحصر دانست. این موضوع خیلی به عقب تر بر می گردد. واقعیت این است که آمریکا از نوع تعاملاتش با دو متحد دیرینش در خاورمیانه یعنی عربستان و اسرائیل دلخوری هایی داشته است و در صدد توازن بخشی به این روابط بوده است.

    مثلاً با وجود اين كه پايه روابط آمريكا و عربستان از دهه سي ميلادي و بر اساس پایه روابط آمریکا و عربستان در دهه سی میلادی بنا نهاده شده بود، ولي اتفاقاتی که در اواخر دهه 60 یا 70 میلادی و به ویژه بعد از تأسیس اوپک رخ داد و یا اتفاقاتی که بعد از 11 سپتامبر٢٠٠١ بین دو کشور پیش آمد، مورد پسند بسیاری در آمریکا نبود که به وابستگی شدید آمریکا به نفت عربستان و خلیج فارس بازمی گشت. به همین خاطر، تکنولوژی جدید استخراج نفت صخره ای Shale Gas که به استقلال انرژی آمریکا منجر می شود؛ امکانی است که در اختیار جورج بوش یا بیل کلینتون نبود و این مسأله ای است که اوباما و رئیس جمهور آینده آمریکا اختیار آن را بهره خواهند برد و چرخش به شرق با ممانعت های کمتری مواجه خواهد بود.

    مثال ديگر در مدل كدخدا-رعيت مجسکی، هزينه هاي زياد عربستان و رژيم اسراييل براي آمريكاست. جالب اينجاست که برخلاف تصور همگاني، عربستان سعودی را در زمره کشورهای رعیت پرهزینه برای آمریکا در خاورمیانه نظیر مصر و رژیم اسرائیل قرار می گيرد و اين مساله مي تواند توضيح دهد كه چرا رييس جمهور آمريكا آين كشورها را مفت خور free rider مي خواند. به همین دلیل آمریکا می خواهد که این هزینه ها کمتر شود، ولی این که چه چیزی جای آن را قرار است بگیرد نهایی نشده است و گروهها و افراد ذینفوذ در حال ریل گذاری براي شكل دهي به آن هستند.

    مثال دیگر این که برجام می توانست تكميل كننده بخشی از سیاست گردش به شرق درجهت منافع ايران باشد و این امر را تسهیل کند. سياست اصولي ایران در دهه هاي گذشته و بعد از انقلاب، تاكيد بر خروج یا کاهش نیروها و پایگاههای آمریکایی در منطقه است و اگر خود آمریکایی ها هم به این نتیجه رسیده باشند، قطعاً چیزی نیست که ایران با آن مخالف باشد. با این حال لابی های اسرائیلی و سعودی به شدن دنبال جلوگیری از این امر و یا تغییر آن در نحوه اجراي آن هستند و سعی دارند رئییس جمهور آینده را به مسیر خود بکشانند. در همین راستا و بعنوان نمونه، انستیتوی واشنگتن که یک موسسه کاملاً اسرائیلی در آمریکاست، یک گروه ویژه با عنوان TWI از ضد ایرانی ترین افراد نظیر دنیس راس و نظایر آن جمع کرده و بطور هفتگی مقالاتی راجع به آثار منفی منطقه ای برجام بر علیه منافع آمریکا می نویسند. سه مقاله اخیر این گروه جالب توجه است. دنیس راس در مقاله ای نوشته که آمریکا باید کماکان به ارسال پیغامهای تهدید آمیز و بازدارنده به ايران بعد از برجام ادامه دهد.

    جیمز جفری سفیر سابق آمریکا در عراق ادعا کرده است که متحدان سنتی آمریکا اعتمادشان نسبت به آمریکا بعد از برجام از دست داده اند و رئیس جمهور آینده باید این اعتماد را دوباره جلب کند. پاتریک کلاسون در مقاله ای گفته است که برخلاف ادعایی که ایران می کند برجام در وضعیت اقتصادی و زندگی مردم خیلی تأثیر مثبت داشته و افزایش فشارها و تحریم ها باعث تخریب برجام نخواهد شد. ردپای ریل گذاری به نفع عربستان و رژیم اسرائیل در این مقالات به ظاهر توصیفی و دانشگاهی به وضوح به چشم می خورد و سعی می کنند مفاهيمي انحرافی را القا و تجویز کند. گردش به شرق هنوز اجرایی نشده است، ولی نحوه اجرایش از خود طرح مهمتر است.

    gps1

    مطالب مرتبط :

    شرط ایران برای پذیرش پیشنهاد مذاکره ترامپ

    مدیر رَسته فناوری اطلاعات «طرح توسعه کسب و کار و اشتغال» پایدار وزارت کار از راه‌اندازی اولین بنیاد کارآفرینی توسعه فناوری‌های نوین در حوزه بلاکچین، هوش مصنوعی و اینترنت اشیاء خبر داد. محمدعبده ابطحی در گفتگو با خبرهدف، با اشاره راه اندازی بنیاد ملی توسعه فناوری در حوزه‌های بلاکچین، هوش مصنوعی و اینترنت اشیا در کشور تا پایان هفته جاری گفت: وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با مشارکت سازمان صنعتی ... مطلب کامل

    چرا پزشکان مالیات نمی‌دهند؟

    قانون سلیقه‌ای اجرا می‌شود؛ چرا پزشکان مالیات نمی‌دهند؟رئیس کمیسیون دانش بنیان اتاق تعاون ایران با اشاره به قوانین دست و پاگیر کسب و کار گفت: سازمان مالیاتی با احیای پرونده های۵ سال گذشته،شرکت‌ها را درگیر کرده و در مواقعی ترمز ادامه فعالیت است. مطلب کامل

    آبان ۱۳۹۸ –  عناوین روزنامه‌های امروز

    ... مطلب کامل

    جلسه فوق‌العاده ستاد تنظیم‌بازار برای کنترل بازار

    یک مقام مسئول از جلسه فوق‌العاده عصر امروز ستاد تنظیم بازار برای کنترل بازار خبر داد و گفت:با توجه به فراوانی کالا و وضعیت مناسب ذخایر استراتژیک، هرگونه افزایش قیمت کالا در بازار ممنوع است. مطلب کامل

    ۲۳ آبان ۱۳۹۸ – عناوین روزنامه‌های امروز

    ... مطلب کامل

    تهدید به اخراج کارکنان فروش بلیت مترو برای تراکنش پایین پوز

    تهدید به اخراج کارکنان فروش بلیت مترو برای تراکنش پایین پوز/قید مدرک «دیپلم»در قرارداد تمام متصدیان.پیمانکار باجه های فروش بلیت مترو، ضمن اجبار کارکنان به ترغیب مسافران برای شارژ بلیت از طریق دستگاه‌های پوز، آنها را به اخراج در صورت تراکنش پایین دستگاه ها تهدید می کند. مطلب کامل

    ۲۲ آبان ۱۳۹۸ –  عناوین روزنامه‌های امروز

    روزنامه های: هفت صبح - اعتماد - شرق - کیهان - شهروند - ایران - آرمان - همشهری - صبح نو - قانون - بهار - اطلاعات - ابتکار - وطن امروز - جام جم - مردم سالاری - آفتاب - دنیای اقتصاد - عصراقتصاد - کسب و کار - جهان صنعت مطلب کامل

    بخشی از سهام هپکو همچنان در اختیار مالک فاقد صلاحیت

    در حالی که بدلیل فقدان صلاحیت درمالک قبلی هپکو، سهام این شرکت با وکالت بلاعزل در اختیار سازمان خصوصی سازی قرار گرفته امابر اساس اطلاعات«کدال»مالک اولیه همچنان بخشی از سهام را در اختیار دارد. مطلب کامل

    ۲۱ آبان ۱۳۹۸ –  عناوین روزنامه‌های امروز

    ... مطلب کامل

    قیرهای تقلبی چگونه وارد پروژه‌های راهسازی شد؟

    سودهای میلیاردی موجب شده بازار تولید قیرهای تقلبی همچنان گرم باشد و اگرچه ورود این ماده اولیه به پروژه‌های عمرانی محدود شده اما عرضه به بازار همچنان ادامه دارد. مطلب کامل

    نوشتن دیدگاه

    شما میتوانید از تصاویر مخصوص خود در قسمت نظرات استفاده نمایید برای اینکار از وب سایت آواتارکمک بگیرید .

    پرتال خبری،تفریحی،موزیک،دانلود،نرم افزار هدف

    پرتال خبری،تفریحی،موزیک،دانلود،نرم افزار هدف

    طراحی توسط : طراح وب دات کام www.taraheweb.com

    تمام حقوق مادی و معنوی برای سایت خبر هدف محفوظ است و نقل مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.

    تلفن: 850 550 33 ایمیل: info@khabarhadaf.ir

    تمام حقوق این سایت برای © 2024 خبر هدف. محفوظ است.